بیایید دعای فرج را ایستاده بخوانیم
هرگاه از خودسازی در ماه مبارک رمضان می گوییم ناخود آگاه ذهنمان را برای کنج دعا و عزلت و خلوت و ذکر واکاوی می کنیم که کدامیک اثر بخش تر است ...؟ و کدام عبادت براق راهوارتری است برای نیل به کمال.
کلاه خود را محکم می گیرم، روشنفکریمان گل می کند که اگر برای آخرت خودمان عبادتی کردیم هنر است چه آنکه به خارج از خانه خود بیاندیشیم.
برادرم..خواهرم..
ماه مبارک رمضان است و مسئولیتهای اجتماعی که بیش از پیش بر دوشمان سنگینی میکند. بیایید دعای فرج را ایستاده بخوانیم که نشستن و دست بر دست نهادن و چشم بر جریان ظلم بستن آن اسلامی است که مجاز است که خواسته اند ما اینطور آنرا بیابیم نه آنچه واقعا هست...
اگر به فکر همیانهای ثواب در این ماه هستید راه اینجاست. ادامه را بخوانید وخطاب به سید غریبمان بگویید: «آجرک الله یا بقیه الله» اما بایستید و بگویید... بایستید و بگویید
یا امیر المومنین ... قلبمان پاره پاره گشته، سخن از دستبند و خلخال نیست، سخن از دهها هزار مسلمانی است که به جرم مسلمان بودن کشته و آواره شده اند...تجاوز به ناموس مسلمانان و کودکان بی گناهی که سر بریده شدند یا زنده زنده در آتش سوختند.... سخن از میانمار وجنایتهایی است که علیه انسانیت بر پا شده است. میانمار جایی است که آبروی انسان و انسانیت ریخته شد.(ظهر الفساد فی البر و البحر بما کسبت ایدی الناس).
آی ملت مسلمان ... ای کسانی که زنگار ظواهر چشمهایتان را بی بصیرت کرده است. ای آنها که انگشتر وتسبیح غل وزنجیر به دست و پاهایتان شده است و خدا را در کنج پستوی خانه تان می کاوید، بیدار شوید وببینید که آبادی دنیای امروز و فردایتان در گرو عمل به همه مسولیتهای دینی،اجتماعی و انسانیتان است.بیدار شوید و ببینید که اگر گوش و چشمتان از ولایت منحرف شد صدای تمام زنگها و ناقوسها بیدارتان نخواهد کرد و رقت انگیز ترین پرده ها پلک سنگینتان را نمناک نمی کند.
فراموشمان نشود که چند سال قبل در آستانه ماه مبارک رمضان سیدمان و ره برمان از مسلمانان مستضعف میانمار و دشمنی آشکار با اسلام و کشتار فجیع انسانها و سکوت مجامع مدعی دردمندانه گفتند اما:
یک نعره مستانه ز جایی نشنیدیم.....