ای انسان ، تنها تویی که زیبای را درک می کنی، جمال و جلال و کمال، تو را جذب می
کند. تنها تویی که خدای را با عشق ـ نه با جبر ـ پرستش می کنی. تنها تویی که در
تنهایی نماینده خدا شده ای. ای انسان تنها تویی که قدرت و خلاقیت خدا را درک می
کنی. تنها تویی که غرور می ورزی و عصیان می کنی و لجوجانه می جنگی وشکسته می شوی و
رام می گردی و جلال و جبروت خدا را با بلندی طبع و صاحب نظری خود درک می کنی. تنها
تویی که فاصله بین لجن و خدا را قادری بپیمایی و ثابت کنی که افضل مخلوقاتی. تنها
تویی که باکمک بال های روح به معراج می روی. تنها تویی که زیبایی غروب تو را مست
می کند و از شوق می سوزی واشک می ریزی.
ای انسان، خلقت در تو به کمال رسید، و کلمه در تو تجسد یافت، و زیبایی با دیدگان
زیبابین تو ظهور کرد و عشق با وجود تو مفهوم و معنی یافت و خدایی خود را در صورت
تو تجلی کرد.
ای انسان، تو مرا دوست می داری و من نیز تو را دوست می دارم. تو از منی و به سمت من
باز می گردی.