این مطلب نقدی بر تشکل جامعه اسلامی دانشجویان بقلم اخویم احسان کریم خانی مسئول اسبق واحد سیاسی اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان است که حدود دو سال پیش نگاشته شده است و من مطالعه آنرا به فعالین حوزه تشکل دانشجویی موکداَ توصیه میکنم...
همواره به اینکه مدتی از عمرم را در تشکیلاتی به نام جامعه اسلامی دانشجویان بوده ام به خود می بالم و خود را مدیون این تشکیلات اسلامی میدانم. دوره های زیادی با فراز و نشیب های از حیث معنا در این تشکل وجود داشته است .البته این بسامد هیچ گاه آنچنان نبوده است که این تشکل از خط انقلاب و ولایت خارج شود . در اینجا باید بگویم اصلا بحث من در مورد نااهل و نامحرم بودن اعضای جاد در دوره ای نیست بلکه بیشتر به دنبال یافتن این امر هستم که این تشکیلات آیا دارای یک خود آگاهی تاریخی هست یا نه ! منظورم از خود آگاهی تاریخی(و یا شاید زمان آگاهی بانگرش سفر پایانی صدرایی) یک مفهوم که در روح و پیرنگ این تشکل قابل لمس و پیگیری باشد که بتوان با سنجیدن-نسبت مابین یک عضو از این تشکیلات با معنای مورد توافق برای این تشکل درجه دوری و نزدیکی به آن معنا را تحلیل نمود و بر اساس این تحلیل برنامه ریزی نمود.